دعای پنجاه و یکم صحیفه سجادیه

دعای پنجاه و یکم صحیفه سجادیه

نسخه خطی صحیفه سجادیه، به خط نسخ احمد نیریزی، کتابت در سال ۱۱۴۵ قمری
اطلاعات دعا و زیارت
موضوع تضرع و زاری به درگاه خدا و شکر نعمت‌های او
مأثور/غیرمأثور مأثور
صادره از امام سجاد(ع)
راوی متوکل بن هارون
منابع شیعی صحیفه سجادیه
دعاها و زیارات مشهور
دعای توسلدعای کمیلدعای ندبهدعای سماتدعای فرجدعای ابوحمزه ثمالیزیارت عاشورازیارت جامعه کبیرهزیارت وارثزیارت امین‌اللهزیارت اربعین

دعای پنجاه و یکم صحیفه سجادیه از دعاهای مأثور از امام سجاد(ع) در تضرع و زاری به درگاه خداوند است. امام سجاد(ع) در این دعا از خدا به‌دلیل نعمت‌های بی‌شمارش به انسان سپاس‌گزاری می‌کند. هرچند شکر انسان در برابر نعمت‌های الهی را ناچیز و انسان را ناتوان از شکر خدا می‌داند. همچنین در این دعا خدا تنها پشتیبان انسان معرفی شده که راه نجات از مشکلات، توکل بر او است. پایداری زندگی اجتماعی در پرتو عیب‌پوشی خدا و استجابت دعا به‌وقت درماندگی از دیگر آموزه‌های این دعا است.

دعای پنجاه و یکم در شرح‌های صحیفه سجادیه همچون شهود و شناخت اثر حسن ممدوحی کرمانشاهی به زبان فارسی و در کتاب ریاض السالکین اثر سید علی‌خان مدنی به زبان عربی شرح شده است.

نیایش

آموزه‌ها

موضوعات دعای پنجاه و یکم، از دعاهای صحیفه سجادیه عبارتند از حمد خدا، درخواست حاجت‌ها از بی‌نیاز بالذات، پناه‌جستن به درگاه الهی، درخواست عفو و بخشش، طلب عافيت، مسئله قضا، شكر خدا و بيان ناتوانى‌هاى انسان. به گفته حسن ممدوحی کرمانشاهی در شرح این دعا، سخنان امامان معصوم(ع) در دعاها بهترین مناجات و راز و نیاز به درگاه الهی است؛ زیرا آنها به فقر ذاتی انسان در مقابل خدا و نیز بی‌نیازی خدا توجه دارند، از این رو تمام نیازهای بندگان را گوش‌زد کرده و با بهترین تعابیر رحمت خدا را درخواست می‌کنند.

آموزه‌های این دعا به شرح ذیل است:

  • سپاس خدا در برابر احسان
  • احسان خدا به بندگان پیش از درخواست آنان
  • نعمت‌های بی‌شمار خدا برای انسان‌ها
  • اعتراف به ناتوانی برای شکرگزاری نعمت‌های الهی
  • بهره مندی از زندگی و اصلاح نفس در پرتو احسان و نعمت‌های الهی
  • ساده انگاشتن نعمت‌ها و کوتاهی در ادای شکر توسط انسان
  • اجابت دعا به وقت ناچاری و درماندگی توسط خدا
  • بازگرداندن بلاهای سخت از انسان توسط خدا
  • عنایات ویژه خدا به‌ بندگان
  • ناامید برنگشتن بندگان از درگاه الهی
  • خدا تنها پشتیبان انسان در برابر دشمنان
  • ستایش خدا با جان، زبان و عقل
  • رهایی از خشم الهی با حمد وستایش و شکر
  • حمد واقعی و کامل آمیخته به شکر و هم وزن رضایت الهی است
  • خدا گذشت‌کننده از لغزش‌ها
  • پایداری زندگی اجتماعی و حفظ آبرو در پرتو عیب‌پوشی خدا
  • خواری و ذلت انسان بر اثر گناه
  • ذلت و خواری در برابر پیشگاه خداوند و ترس پادشان از قدرت الهی
  • قرار از گناهان هلاک کننده و بازگشت به پیشگاه حق
  • شکایت به خداوند از فراوانی اندوه‌ها و وسوسه نفس
  • دائمی بودن فیض خدا در حق انسان‌ها
  • نیازمندی مطلق انسان به درگاه الهی
  • دعا برای در امان ماندن از رسوایی به‌خاطر زشتی باطن
  • سستی در انجام وظایف از حیله‌های شیطان
  • توکل بر خدا تنها راه نجات از مشکلات
  • در خواست عدم محرومیت ازخیر دنیا و آخرت به جهت شکرگزاری ناچیز
  • ناچیز بودن شکرگزاری انسان در برابر نعمت‌های الهی
  • عذاب خدا عین عدالت اوست.

شرح‌ها

دعای پنجاه و یکم در شرح‌های صحیفه سجادیه از جمله در کتاب‌های شهود و شناخت اثر محمدحسن ممدوحی کرمانشاهی و شرح و ترجمه صحیفه سجادیه اثر سید احمد فهری به زبان فارسی شرح شده است.

دعای پنجاه و یکم صحیفه سجادیه همچنین در کتاب ریاض السالکین اثر سید علی‌خان مدنی، فی ظلال الصحیفة السجادیة اثر محمدجواد مغنیه، ریاض العارفین تألیف محمد بن محمد دارابی و آفاق الروح نوشته سید محمدحسین فضل‌الله به زبان عربی شرح شده است. واژه‌های این دعا هم در شرح‌های لغوی مانند تعلیقات علی الصحیفة السجادیة اثر فیض کاشانی و شرح الصحیفه السجادیة نوشته عزالدین جزائری توضیح داده شده است.

متن و ترجمه

دعای پنجاه و یکم صحیفه سجادیه

مـتـن ترجمه
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي التَّضَرُّعِ وَ الِاسْتِكَانَةِ
(۱) إِلَهِي أَحْمَدُكَ وَ أَنْتَ لِلْحَمْدِ أَهْلٌ عَلَى حُسْنِ صَنِيعِكَ إِلَيَّ، وَ سُبُوغِ نَعْمَائِكَ عَلَيَّ، وَ جَزِيلِ عَطَائِكَ عِنْدِي، وَ عَلَى مَا فَضَّلْتَنِي بِهِ مِنْ رَحْمَتِكَ، وَ أَسْبَغْتَ عَلَيَّ مِنْ نِعْمَتِكَ، فَقَدِ اصْطَنَعْتَ عِنْدِي مَا يَعْجِزُ عَنْهُ شُكْرِي. (۲) وَ لَوْ لَا إِحْسَانُكَ إِلَيَّ وَ سُبُوغُ نَعْمَائِكَ عَلَيَّ مَا بَلَغْتُ إِحْرَازَ حَظِّي، وَ لَا إِصْلَاحَ نَفْسِي، وَ لَكِنَّكَ ابْتَدَأْتَنِي بِالْإِحْسَانِ، وَ رَزَقْتَنِي فِي أُمُورِي كُلِّهَا الْكِفَايَةَ، وَ صَرَفْتَ عَنِّي جَهْدَ الْبَلَاءِ، وَ مَنَعْتَ مِنِّي مَحْذُورَ الْقَضَاءِ. (۳) إِلَهِي فَكَمْ مِنْ بَلَاءٍ جَاهِدٍ قَدْ صَرَفْتَ عَنِّي، وَ كَمْ مِنْ نِعْمَةٍ سَابِغَةٍ أَقْرَرْتَ بِهَا عَيْنِي، وَ كَمْ مِنْ صَنِيعَةٍ كَرِيمَةٍ لَكَ عِنْدِي (۴) أَنْتَ الَّذِي أَجَبْتَ عِنْدَ الِاضْطِرَارِ دَعْوَتِي، وَ أَقَلْتَ عِنْدَ الْعِثَارِ زَلَّتِي، وَ أَخَذْتَ لِي مِنَ الْأَعْدَاءِ بِظُلَامَتِي. (۵) إِلَهِي مَا وَجَدْتُكَ بَخِيلًا حِينَ سَأَلْتُكَ، وَ لَا مُنْقَبِضاً حِينَ أَرَدْتُكَ، بَلْ وَجَدْتُكَ لِدُعَائِي سَامِعاً، وَ لِمَطَالِبِي مُعْطِياً، وَ وَجَدْتُ نُعْمَاكَ عَلَيَّ سَابِغَةً فِي كُلِّ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِي وَ كُلِّ زَمَانٍ مِنْ زَمَانِي، فَأَنْتَ عِنْدِي مَحْمُودٌ، وَ صَنِيعُكَ لَدَيَّ مَبْرُورٌ. (۶) تَحْمَدُكَ نَفْسِي وَ لِسَانِي وَ عَقْلِي، حَمْداً يَبْلُغُ الْوَفَاءَ وَ حَقِيقَةَ الشُّكْرِ، حَمْداً يَكُونُ مَبْلَغَ رِضَاكَ عَنِّي، فَنَجِّنِي مِنْ سُخْطِكَ. (۷) يَا كَهْفِي حِينَ تُعْيِينِي الْمَذَاهِبُ وَ يَا مُقِيلِي عَثْرَتِي، فَلَوْ لَا سَتْرُكَ عَوْرَتِي لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحِينَ، وَ يَا مُؤَيِّدِي بِالنَّصْرِ، فَلَوْ لَا نَصْرُكَ إِيَّايَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبِينَ، وَ يَا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوكُ نِيرَ الْمَذَلَّةِ عَلَى أَعْنَاقِهَا، فَهُمْ مِنْ سَطَوَاتِهِ خَائِفُونَ، وَ يَا أَهْلَ التَّقْوَى، وَ يَا مَنْ‏ «لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى»‏، أَسْأَلُكَ أَنْ تَعْفُوَ عَنِّي، وَ تَغْفِرَ لِي فَلَسْتُ بَرِيئاً فَأَعْتَذِرَ، وَ لَا بِذِي قُوَّةٍ فَأَنْتَصِرَ، وَ لَا مَفَرَّ لِي فَأَفِرَّ. (۸) وَ أَسْتَقِيلُكَ عَثَرَاتِي، وَ أَتَنَصَّلُ إِلَيْكَ مِنْ ذُنُوبِيَ الَّتِي قَدْ أَوْبَقَتْنِي، وَ أَحَاطَتْ بِي فَأَهْلَكَتْنِي، مِنْهَا فَرَرْتُ إِلَيْكَ- رَبِّ- تَائِباً فَتُبْ عَلَيَّ، مُتَعَوِّذاً فَأَعِذْنِي، مُسْتَجِيراً فَلَا تَخْذُلْنِي، سَائِلًا فَلَا تَحْرِمْنِي مُعْتَصِماً فَلَا تُسْلِمْنِي، دَاعِياً فَلَا تَرُدَّنِي خَائِباً. (۹) دَعَوْتُكَ- يَا رَبِّ- مِسْكِيناً، مُسْتَكِيناً، مُشْفِقاً، خَائِفاً، وَجِلًا، فَقِيراً، مُضْطَرّاً إِلَيْكَ. (۱۰) أَشْكُو إِلَيْكَ يَا إِلَهِي ضَعْفَ نَفْسِي عَنِ الْمُسَارَعَةِ فِيمَا وَعَدْتَهُ أَوْلِيَاءَكَ، وَ الْمُجَانَبَةِ عَمَّا حَذَّرْتَهُ أَعْدَاءَكَ، وَ كَثْرَةَ هُمُومِي، وَ وَسْوَسَةَ نَفْسِي. (۱۱) إِلَهِي لَمْ تَفْضَحْنِي بِسَرِيرَتِي، وَ لَمْ تُهْلِكْنِي بِجَرِيرَتِي، أَدْعُوكَ فَتُجِيبُنِي وَ إِنْ كُنْتُ بَطِيئاً حِينَ تَدْعُونِي، وَ أَسْأَلُكَ كُلَّمَا شِئْتُ مِنْ حَوَائِجِي، وَ حَيْثُ مَا كُنْتُ وَضَعْتُ عِنْدَكَ سِرِّي، فَلَا أَدْعُو سِوَاكَ، وَ لَا أَرْجُو غَيْرَكَ (۱۲) لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ، تَسْمَعُ مَنْ شَكَا إِلَيْكَ، وَ تَلْقَى مَنْ تَوَكَّلَ عَلَيْكَ، وَ تُخَلِّصُ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ، وَ تُفَرِّجُ عَمَّنْ لَاذَ بِكَ. (۱۳) إِلَهِي فَلَا تَحْرِمْنِي خَيْرَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى لِقِلَّةِ شُكْرِي، وَ اغْفِرْ لِي مَا تَعْلَمُ مِنْ ذُنُوبِي. (۱۴) إِنْ تُعَذِّبْ فَأَنَا الظَّالِمُ الْمُفَرِّطُ الْمُضَيِّعُ الْآثِمُ الْمُقَصِّرُ الْمُضَجِّعُ الْمُغْفِلُ حَظَّ نَفْسِي، وَ إِنْ تَغْفِرْ فَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ.
دعاى آن حضرت است در تضرع و تذلل
(۱) خدایا! تو را سپاس می‌گزارم و تو شایستۀ سپاسی. سپاس در برابر احسان نیکویت به من و فراوانی نعمت‌هایت بر من و عطای بزرگت نزد من. سپاس بر رحمتت که به سبب آن مرا برتری بخشیدی و بر نعمتت که بر من سرشار و فراوان فرمودی؛ به اندازه‌ای به من خوبی کردی که سپاس و شکرم از آن وامانده و ناتوان است. (۲) و اگر احسانت نسبت به من نبود و نعمت‌های سرشارت در سرزمین زندگی من نمی‌ریخت، نمی‌توانستم نصیب خود را از آن به دست آورم و وجودم را اصلاح کنم. این تو بودی که بی‌مقدّمه، احسانت را نسبت به من آغاز کردی و کفایت و بی‌نیازی در تمام کارهایم را روزی من کردی و رنج و زحمت بلا را از من گرداندی و قضای دهشت‌زا را از من منع کردی. (۳) خدای من! چه بسیار بلای جانکاه که از من گرداندی و چه بسیار نعمت فراوانی که دیده‌ام را به آن روشن ساختی و چه بسیار خوبی‌های ارجمندی که از ناحیۀ تو نزد من است! (۴) تویی که به وقت ناچاری و درماندگی، دعایم را اجابت کردی؛ و به وقت افتادن در مهلکۀ گناه، از لغزشم گذشتی؛ و حقوق مرا که دشمنان به زور و ستم از من ربوده بودند، بازستاندی. (۵) خدای من! هنگامی‌که در پیشگاهت به گدایی برخاستم، تو را بخیل نیافتم؛ و زمانی که آهنگ تو کردم، منقبض و گرفته‌ات ندیدم؛ بلکه تو را شنوندۀ دعایم و عطاکنندۀ خواسته‌هایم یافتم؛ و نعمت‌هایت را در هر حالی از حالاتم و هر زمانی از زمان‌هایم، بر خود سرشار و کامل مشاهده کردم. تو نزد من ستوده‌ای؛ و خوبی‌ات نزد من، مورد سپاس و شکر است. (۶) جان و زبان و عقل من تو را می‌ستایند؛ ستایشی که بر عرصۀ کمال و حقیقت شکر برسد؛ ستایشی که در قلّۀ نهایت خشنودی تو از من باشد؛ پس مرا از خشمت نجات ده. (۷) ای پناه من در زمانی که راه‌های گوناگون و بی‌ربط مرا خسته می‌کند و به زحمت می‌اندازد. ای گذشت‌کننده از لغزش‌هایم؛ اگر عیب‌پوشی تو نبود، از رسواشدگان بودم؛ ای توانایی‌دهندۀ من به نصرت و یاری، اگر یاری تو نبود از شکست‌خوردگان بودم. ای که پادشاهان یوغ ذلّت و خواری را در پیشگاهش به گردن نهاده‌اند و از عذاب‌ها و عقاب‌هایش ترسانند! ای شایستۀ تقوا! ای که نام‌های نیکو برای اوست! از تو می‌خواهم که از من بگذری و مرا بیامرزی؛ بی‌گناه نیستم تا معذور باشم؛ نیرومند نیستم تا پیروزی به دست آورم؛ گریزگاهی ندارم تا بگریزم. (۸) گذشت از لغزش‌هایم را از تو می‌خواهم؛ از گناهانی که مرا به ذلّت و خواری نشانده و سراپایم را گرفته و به عرصۀ هلاکت در آورده، بیزاری می‌جویم. پروردگارم! از تمام گناهانم در حال توبه و انابه به جانب تو گریختم؛ پس توبه‌ام را بپذیر. پناهنده‌ام! پناهم ده. امان می‌خواهم، واگذارم نکن. گدایم، محرومم مفرما. دست به دامانم، رهایم مکن. خواهنده‌ام، نومیدم برمگردان. (۹) ای پروردگارم! در حالی که مسکین، درمانده، هراسناک، بیمناک، ترسناک، تهیدست و مضطرّ به درگاه توام؛ تو را می‌خوانم. (۱۰) ای خدای من! از ناتوانی وجودم، نمی‌توانم نسبت به آنچه به دوستانت وعده دادی شتاب ورزم؛ و از آنچه دشمنانت را از آن بر حذر داشتی، دوری کنم؛ و از اندوه زیادم و وسوسۀ نفسم، به تو شکایت می‌کنم. (۱۱) خدای من! به خاطر زشتی باطنم رسوایم مکن و به گناهم هلاکم مساز. تو را می‌خوانم و تو مرا اجابت می‌کنی؛ گر چه هنگامی‌که تو مرا می‌خوانی، در اجابتت کندی می‌کنم. هر حاجتی که دارم، از تو می‌طلبم؛ و هر کجا و در هر موقعیتی که باشم، رازم را به تو می‌سپارم. غیر تو کسی را نمی‌خوانم و به احدی جز تو امید ندارم. (۱۲) گوش به فرمان توام؛ گوش به فرمان توام؛ شکایت کسی را که به درگاهت شکایت کند می‌شنوی؛ و به آن‌که به حضرتت اعتماد کند، رو می‌کنی؛ و هر که به دامان رحمتت در آویزد، از ناراحتی و رنج رهایی‌اش می‌دهی؛ و هر که به تو پناه آورد، غم و اندوهش را بر طرف می‌کنی.(۱۳) خدای من! به خاطر کمی سپاسگزاری‌ام، از خیر آخرت و دنیا محرومم مکن؛ و گناهانی که از من خبر داری، بیامرز. (۱۴) اگر مرا عذاب کنی، من همان ستمکار، بر باددهنده، تباه‌کننده، گناهکار، کوتاهی‌کننده، سست‌رأی و ساده لوح و کودن نسبت به نصیب و بهرۀ خویشم؛ و اگر مرا بیامرزی، تو مهربان‌تری مهربانانی!

پانویس

  1. انصاریان، دیار عاشقان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۶۰۷.
  2. ممدوحی کرمانشاهی، شهود و شناخت، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۱۱.
  3. ممدوحی، شهود و شناخت، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۱۱-۳۳۶؛ .
  4. ممدوحی، کتاب شهود و شناخت، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۰۷-۳۳۶.
  5. فهری، شرح و تفسیر صحیفه سجادیه، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۵۴۷-۵۵۲.
  6. مدنی شیرازی، ریاض السالکین، ۱۴۳۵ق، ج۷، ص۳۳۳-۳۶۴.
  7. مغنیه، فی ظلال الصحیفة، ۱۴۲۸ق، ص۶۴۱-۶۴۶.
  8. دارابی، ریاض العارفین، ۱۳۷۹ش، ص۷۰۷-۷۱۵.
  9. فضل‌الله، آفاق الروح، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۶۰۱-۶۱۳.
  10. فیض کاشانی، تعلیقات علی الصحیفة السجادیة، ۱۴۰۷ق، ص۱۰۲-۱۰۳.
  11. جزایری، شرح الصحیفة السجادیة، ۱۴۰۲، ص۲۸۸-۲۹۲.

منابع

  • انصاریان، حسین، دیار عاشقان: تفسیر جامع صحیفه سجادیه، تهران، پیام آزادی، ۱۳۷۲ش.
  • جزایری، عزالدین، شرح الصحیفة السجادیة، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۲ق.
  • دارابی، محمد بن محمد، ریاض العارفین فی شرح الصحیفه السجادیه، تحقیق حسین درگاهی، تهران، نشر اسوه، ۱۳۷۹ش.
  • فضل‌الله، سید محمدحسین، آفاق الروح، بیروت، دارالمالک، ۱۴۲۰ق.
  • فهری، سیداحمد، شرح و ترجمه صحیفه سجادیه، تهران، اسوه، ۱۳۸۸ش.
  • فیض کاشانی، محمد بن مرتضی، تعلیقات علی الصحیفة السجادیة، تهران، مؤسسة البحوث و التحقیقات الثقافیه، ۱۴۰۷ق.
  • مدنی شیرازی، سید علی‌خان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۳۵ق.
  • مغنیه، محمدجواد، فی ظلال الصحیفة السجادیة، قم، دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۲۸ق.
  • ممدوحی کرمانشاهی، حسن، شهود و شناخت، ترجمه و شرح صحیفه سجادیه، مقدمه آیت‌الله جوادی آملی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۸ش.

پیوند به بیرون